هاناهانا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

کنجد مامان بیا منتظرتیما

سلام دختری

1392/7/2 10:14
نویسنده : مامان آرزو
172 بازدید
اشتراک گذاری

دختر مامان سلام.الهی مامان فدات شه.خوبی عشق مامان؟

چند روزی نتونستم بیام واست بنویسم.چون مامانی مریض شده بودم.چند روز پیش مامان انگاری بالای دلش جایی که معده هست درد گرفت.یه دردی که ساعت 2:30 شب بیدار شدم.انقدر دردم زیاد بود که مجبور شدم بابایی رو بیدار کنم.گریم گرفته بود از درد اما چون بابایی ترسیده بود جلو خودمو نگه داشتم.واسم یه لیوان نبات داغ درست کرد.انقدر خسته بودم که با همون درد دوباره خوابم برد.صبح بازم با درد بیدار شدم.هیچ کاری هم نمیتونستم انجام بدم چون دکتر مامان ایران نبود و باید دردو تجمل میکردم.تنها دلخوشیم این بود که شما تکون میخوردی و من میدونستم که شما ارحتی.تا عصری صبر کردم بابایی بیاد تا باهم رفتیم دکتر.آقای دکتر گفت احتمالا معده درد داری فشارمم 13 روی 9 بود و این برای من یعنی فشار بالا.بعد گفت اگه فردا هم درد ادامه داشت و فشارت بالا بود احتمال مسمومیت حاملگی وجود داره.و من و اون لحظه دلم میخواست گریه کنم.یه آمپول معده زد بهم و اومدیم خونه.بابایی رفت تا جایی و من از بیکسی همینجوری شماره مطب خانم دکترو گرفتم ودر عین ناباوری دیدم منشی جواب داد.وضعیتمو گفتم اونم گفت که 8 به بعد تماس بگیرم تا با خودش صحبت کنم.چند دقیقه بعد دیدم خودش زنگ زد گفت خانم دکتر گفته زود بیا تا بستری شی.واییییییییییییی نه.باورم نمیشد.زنگ زدم بابایی اونم با عجله اومد.خیلی ترسیده بود.با عجله رفتیم خانم دکتر معینم کرد و گفت چیز خاصی نیست فقط باید مراقب باشین.

بابابی برای اولین بار صدای قلبتو شنید.خیلی خوشحال شد.والان چند روزه در حال استراحتم.

مامانی یه سری وسیله واست خریدم تونستم عکساشو میذارم واست.

مواظب خودت باشششششششششش.بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عاطی مامان آوینا
2 مهر 92 13:46
مرسی که به وبلاگ دخملی سر زدی دوستم.امیدوارم هرچه زودتر حالت خوب بشه و سرحال بشی. مراقب فشارت باش.
bahar
2 مهر 92 20:31
سلام.منم تاریخ زایمانم ۱۱ دی ماهه.از طریق نی نی سایت یا شما اشنا شدم.